زخمی تر از همیشه
از درد دل سپردن
سرخورده بودم از عشق
در انتظار مردن
با قامتی شکسته
از کوله بار غربت
در جستجوی مرهم
راهی شدم زیارت
رفتم برای گریه
رفتم برای فریاد
مرهم مراد من بود
کعبه تو رو به من داد
🎶 ❣️ 🎶
ای از خدا رسیده
ای که تمام عشقی
در جسم خالی من
روح کلام عشقی
ای که همه شفایی
در عین بیریایی
پیش تو مثل کاهم
تو مثل کهربایی
هر زره از دلم رو
با حوصله زدی بند
این چینیه شکسته
از تو گرفته پیوند
ای تکیهگاه گریه
ای هم صدای فریاد
ای اسم تازه ی من
کعبه تو رو به من داد
🎶 ❣️ 🎶
من زورقی شکستم
اما هنوز طلایی
طوفان حریف من نیست
وقتی تو ناخدایی
بالاتر از شفایی
از هر چه بد رهایی
ای شکل تازه ی عشق
تو هدیه ی خدایی
با تو نفس کشیدن
یعنی غزل شنیدن
رفتن به اوج قصه
بیبال و پر پریدن
ای تکیه گاه گریه
ای همصدای فریاد
ای اسم تازه ی من
کعبه تو رو به من داد
ای تکیه گاه گریه
ای همصدای فریاد
ای اسم تازه ی من
کعبه تو رو به من داد